کلیپ طنز آبمیوه گیر
در میان انبوه خاطرات رنگارنگ دهه شصت خورشیدی، صداهایی هستند که حکم امضای آن دوران را دارند. یکی از ماندگارترین و شاید کمی آزاردهندهترینِ این صداها برای بسیاری از ما، غرش بیامان و پرصلابت آبمیوهگیرهای برقی خانگی بود. این دستگاههای به ظاهر ساده، که امروز جای خود را به مدلهای تقریباً بیصدا و فوقپیشرفته دادهاند، در آن زمان ستون فقرات تابستانهای گرم و مهمانیهای خانوادگی بودند، با سر و صدایی که بخش جداییناپذیر از خاطره شیرین آبمیوه طبیعی به حساب میآمد. بیایید با هم سفری کنیم به دل آن روزها، روزهای آبمیوهگیرهای پر سر و صدا و خاطرات شیرین دهه شصت
آبمیوه گیر دهه شصتی
دهه شصت، دههای پرتلاطم اما سرشار از سادگیهای عمیق بود. پس از انقلاب و همزمان با جنگ، کالاهای مصرفی وارداتی بسیار محدود بود و تولید داخلی، اگرچه گاه با کیفیت متغیر، نقش اصلی را در تأمین نیازها داشت. در این میان، شرکتهایی مانند پارس الکتریک، میهن الکتریک و بعدها جنرال و تفال (معمولاً به صورت قطعات مونتاژ شده در ایران) پیشگام تولید لوازم خانگی برقی بودند. آبمیوهگیر برقی خانگی، که پیش از آن کالایی لوکس و ناشناخته بود، به تدریج و به لطف تولید داخل، راه خود را به آشپزخانههای طبقه متوسط شهری باز کرد.
آبمیوه گیر دهه ۶۰ چیه ؟
بدنه فلزی سنگین: غالباً از ورقهای فلزی ضخیم (گاهی استیل، گاهی آلومینیوم رنگشده) ساخته میشدند که هم دوام داشت و هم عامل تشدید صدا بود!
موتور پر قدرت (و پرسروصدا): قلب تپنده این دستگاهها یک موتور یونیورسال بود. این موتورها برای ایجاد گشتاور بالا طراحی شده بودند، اما در ازای آن، سر و صدای بسیار زیادی تولید میکردند. صدایی ترکیبی از غرش موتور، لرزش بدنه و چرخش سریع تیغهها.
سوکت و دکمه ساده: معمولاً فقط یک دکمه روشن/خاموش داشتند. سوکت برق آنها هم اغلب بزرگ و فلزی بود.
تیغههای فولادی تیز و بزرگ: تیغهها محکم و برنده بودند، برای خرد کردن سختترین سیبها و هویجها.
غرشی که نوید شیرینی میداد: چرا اینقدر سر و صدا داشت؟
سر و صدای آبمیوهگیرهای دهه شصت افسانهای بود. این صدا دلایل فنی مشخصی داشت:
موتور یونیورسال: این نوع موتورها ذاتاً پرسر و صدا هستند. دارای جاروبک (ذغال) هستند که بر روی کموتاتور میسایید و جرقه میزد و صدا تولید میکرد. همچنین لرزش ذاتی بالایی دارند.
طراحی آکوستیک بدنه: بدنه فلزی صدا و لرزش موتور را تقویت و در فضای آشپزخانه منعکس میکرد. اتصالات محکم نبود و قطعات فلزی به هم برخورد میکردند.
عدم بالانس در چرخش: تیغهها و محورها گاهی به دقت بالانس نمیشدند که باعث لرزش بیشتر و صداهای اضافی میشد.
اصطکاک و بار زیاد: خرد کردن میوههای سفت و سخت (مثل سیب با پوست و هسته یا هویج) بار زیادی به موتور وارد میکرد و صدای کار آن را افزایش میداد.

کلیپ طنز
استفاده از آبمیوهگیر به یک کار ساده روزمره خلاصه نمیشد؛ یک مراسم بود، به ویژه در فصل تابستان و در مهمانیها:
آمادهسازی طولانی: میوهها باید به دقت شسته، پوست کنده (در مورد برخی مانند پرتقال یا نارنگی)، و به قطعات مناسب خرد میشدند. این مرحلهای مشارکتی، مخصوصاً میان مادر و دخترها بود.
هشدار سروصدا: قبل از زدن دکمه، هشدار معروف داده میشد: “بچهها گوشهاتون رو بگیرین، میخوام آبمیوه رو روشن کنم!” یا “داره صدا میکنه ها!”.
غرش آغاز میشود: با فشردن دکمه، آن غرش آشنا و لرزاننده فضا را پر میکرد. صحبت کردن تقریباً غیرممکن میشد. همه منتظر پایان این مرحله پرسروصدا بودند.
طنز انیمیشنی
این آبمیوهگیرهای پر سر و صدا، فقط دستگاه نبودند؛ بستری برای خلق خاطرات جمعی شدند:
مهمانیهای خانوادگی: صدای آبمیوهگیر نوید شروع مهمانی یا پایان یک غذای مفصل تابستانی بود. آماده کردن آبپرتقال یا آبهویج برای جمعیت زیاد، نیازمند صبر و تحمل سر و صدا بود.
تابستانهای کودکی: برای بچههای دهه شصت، صدای آبمیوهگیر در یک بعدازظهر گرم تابستان، نوید یک لیوان آبمیوه خنک و گاهی همراه با بستنی یخی خانگی بود. ترس و هیجان ناشی از صدای مهیب آن هم بخشی از خاطرات بود.
پدر یا مادر در حال آبمیوهگیری: تصویر پدر یا مادر با تمرکز و گاهی اخم، در حال کار با آن دستگاه لرزان و پر سر و صدا، یکی از تصاویر ماندگار ذهنی آن دوران است.
آبمیوهگیر دهه شصت: غرش نوستالژیک موتوری که تابستانها را شیرین میکرد (خاطراتی از هیاهوی یک عصر)
در میان انبوه خاطرات رنگارنگ دهه شصت خورشیدی، صداهایی هستند که حکم امضای آن دوران را دارند. یکی از ماندگارترین و شاید کمی آزاردهندهترینِ این صداها برای بسیاری از ما، غرش بیامان و پرصلابت آبمیوهگیرهای برقی خانگی بود. این دستگاههای به ظاهر ساده، که امروز جای خود را به مدلهای تقریباً بیصدا و فوقپیشرفته دادهاند، در آن زمان ستون فقرات تابستانهای گرم و مهمانیهای خانوادگی بودند، با سر و صدایی که بخش جداییناپذیر از خاطره شیرین آبمیوه طبیعی به حساب میآمد. بیایید با هم سفری کنیم به دل آن روزها، روزهای آبمیوهگیرهای پر سر و صدا و خاطرات شیرین دهه شصت.
چرا خاطره آبمیوهگیر دهه شصت اینقدر عمیق و شیرین است؟
ارتباط با طعم بینظیر: طعم آبمیوه خانگی آن دوران، به دلیل کیفیت میوهها و شاید زحمت بیشتری که برای تهیه آن کشیده میشد، در ذهن به عنوان یک معیار طعم “واقعی” ثبت شده است.
جنبه مراسمی و مشارکتی: آبمیوهگیری یک کار جمعی و خانوادگی بود که حول محور آن تعامل و همکاری شکل میگرفت. این جنبه اجتماعی و عاطفی در تهیه آبمیوههای امروزی (که اغلب فردی و سریع است) کمتر دیده میشود.
نوستالژی صدا و حس: سر و صدای خاص آن، یک محرک حسی قوی و منحصر به فرد بود که خاطرات را عمیقاً در ذهن حک کرده است. حس لمس لرزش دستگاه هم بخشی از این خاطره است.
نماد سادگی و خودکفایی: آن دستگاهها، با وجود سر و صدا، نماد تلاش برای تهیه چیزی سالم و طبیعی در خانه، با امکانات محدود آن زمان بودند.
ویژگیهای فیزیکی آبمیوهگیر دهه شصتی:
بدنه فلزی سنگین: غالباً از ورقهای فلزی ضخیم (گاهی استیل، گاهی آلومینیوم رنگشده) ساخته میشدند که هم دوام داشت و هم عامل تشدید صدا بود!
موتور پر قدرت (و پرسروصدا): قلب تپنده این دستگاهها یک موتور یونیورسال بود. این موتورها برای ایجاد گشتاور بالا طراحی شده بودند، اما در ازای آن، سر و صدای بسیار زیادی تولید میکردند. صدایی ترکیبی از غرش موتور، لرزش بدنه و چرخش سریع تیغهها.
سوکت و دکمه ساده: معمولاً فقط یک دکمه روشن/خاموش داشتند. سوکت برق آنها هم اغلب بزرگ و فلزی بود.
تیغههای فولادی تیز و بزرگ: تیغهها محکم و برنده بودند، برای خرد کردن سختترین سیبها و هویجها.
صافی فلزی مشبک: یک صافی فلزی با سوراخهای ریز که تفاله را از آبمیوه جدا میکرد. شستن این صافی، به خصوص برای میوههای پرتفاله مثل هویج، گاه چالشبرانگیز بود!
کلیپ فان